در روایات اسلامی به پیروی از قرآن از واژة قصد برای بیان اصطلاح اعتدال استفاده شده است. امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید:
«بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی روی گرداند، ستم میکند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزددر حدیثی دیگر، ایشان نقش کلی و حیاتی اندیشه را چنین بیان ميکند در سخنی نغز و حکیمانه، به سنجش راستگرایی و چپگرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، میفرماید: راست روی و چپ روی، گمراهی است و راه میانه، جادة زندگی است.[12] ایشان در حدیثی دیگر ميفرماید: باید دوست داشتنیترین کارها نزد تو، میانه ترین آنها در حق و گستردهترین آنها در عدالت باشد.[13]
در حدیثی دیگر امام صادق(ع) میفرماید:
«میانه روی امری است که خدای بزرگ آن را دوست دارد ولی از اسراف بدش می آید، حتی دور انداختن هستة خرما را؛ زیرا آن هم به کاری میآید، همچنین باقیماندة آب آشامیدنیات را.»
این روایت حکیمانه تکلیف را روشن کرده است و بسیاری از ریخت و پاشها و تجمل پرستیها را نهی میکند و راهکار استفادة بهینه از هزینهها و کالاهای اضافی را نشان ميدهد و اگر مردم بر اینگونه رهنمودها عمل کنند و برنامههای مصرفی خویش را اصلاح نمایند، روزانه جمعیت بسیاری از گرسنگی نمیمیرند و بیشتر جمعیت شش میلیاردی جهان به سوء تغذیه و عوارض ناشی از آن گرفتار نمیشوند.
اعتدال در قرآن:
در قرآن برای بیان مفهوم اعتدال از واژة قصد استفاده شده است، البته واژگانی چون وسط، سواء، حنیف نیز به این معنا به کار رفته است؛ ولی بیشترین کاربرد مفهوم و اصطلاح را میتوان در واژه قصد و اقتصاد یافت. در آموزههای قرآن اقتصاد و اعتدال در هر امری پسندیده شمرده شده و بسیاری از آموزههای دستوری قرآن برای ایجاد اعتدال در قوای انسانی و مهار و کنترل و هدایت آن به سوی اعتدال وارد شده است. در ارزش و اعتبار اعتدال و میانه روی همین بس که راه راست در قرآن به عنوان راه میانه از آن یاد شده است و در آیهای[5] از زبان حضرت موسی(ع) این آرزو بیان میشود که راه میانه راه درست هدایتی است.
حتی حضرت ابراهیم دین خویش را دین اعتدال و میانه برمیشمارد و از آن به حنیف یاد میکند تا بفهماند که میانه روی تا چه اندازه اصالت داشته و مهم میباشد. خداوند در بیان ویژگیهای دین ابراهیمی که از اصالت خاصی برخوردار میباشد میفرماید:
«ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.»[6]
ميدانیم که دو شریعت کنونی یهودی و مسیحی در دو سوی افراط و تفریط قرار گرفتهاند؛ یکی در اوج ظاهر گرایی و دیگری در اوج باطن گرایی است؛ یکی به دنیا و قوانین بسیار پای بند است و قوانین سخت و بلکه شدید بسیاری دارد و آن دیگری در بعد قوانین بسیار نرم و آرام به گونهای که گویی قوانین ندارد. یکی کاملاً زمینی است و آن دیگری کاملاً اخروی و آسمانی. از این رو بیان میشود که دین ابراهیم دین وسط و میانهای بوده که از افراط و تفریط به دور بوده است. به هر حال دین اسلام که همان دین ابراهیمی است نیز در تعبیر قرآنی از این اعتدال بهره برده است و آموزههای آن به دور از هرگونه افراط و تفریطی است.
امت اسلام امتی میانه و معتدل است. خداوند از امت اسلام به امت وسط و میانه یاد میکند و آنان را بهترین امتی میداند که در روی زمین ایجاد شدهاند:
«همانگونه که (قبلةشما یک قبلة میانه است) شما را نیز، امت میانهای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط) تا بر مردم گواه باشید و..»[7]
این امت، امتی است که اصل اساسی آن اعتدال و میانه روی در همه چیز و همه کار است و از این رو امت نمونه میباشند:
«شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند....»[8]
با توجه به گزارش قرآن و آموزههای قرآن میتوان دریافت که امت اسلام به معنای امت قرآنی و جامعة برتر در حوزة عقیده و رفتار امتی معتدل و میانهای هستند. از این رو، نه اهل زیاده روی در امور اقتصادی و سیاسی هستند و نه اهل کوتاهی کردن در این مسایل. در رفتار و گفتار و اقتصاد و خوراک خود اعتدال و میانه روی را مراعات میکنند و در اعمال عبادی نیز راه افراط و تفریط را نمیپیمایند.
گام استوار و نرم برداشتن و مانند آن از اموری است که بیانگر اعتدال در رفتار و گفتار است. افراد معتدل در طریق عبادت راه میانه میپیمایند و برخود سخت نمیگیرند و خود را به رنج نمیافکنند:
«ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی. آن را فقط برای یادآوری کسانیکه (از خدا) میترسند نازل ساختیم.»[9]
امام صادق(ع) دربارة این آیه میفرماید:
«خداوند به جهت به رنج افتادن پیامبر(ص) در نمازگزاری از او خواسته شده که چنین نکند و راه اعتدال را در عبادت در پیش گیرد».[10]
.: Weblog Themes By Pichak :.